• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات معنا

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تحليل كارآمدي نظرية وضع الفاظ براي ارواح معاني
        عبدالله میراحمدی مونا امانی پور
        يكي از ديدگاههاي كارگشا در توسعه‌پذيري معنا در قرآن، نظرية «وضع الفاظ براي ارواح معاني» است. اين ديدگاه برگرفته از اصلي عرفاني است كه بر اساس آن، مراتب طولي معناي الفاظ، روح واحدي دارند كه براي تمام مصداقها بنحو حقيقي صادق است. طرفداران قاعدة روح معنا، با توسعه‌دادن مفا چکیده کامل
        يكي از ديدگاههاي كارگشا در توسعه‌پذيري معنا در قرآن، نظرية «وضع الفاظ براي ارواح معاني» است. اين ديدگاه برگرفته از اصلي عرفاني است كه بر اساس آن، مراتب طولي معناي الفاظ، روح واحدي دارند كه براي تمام مصداقها بنحو حقيقي صادق است. طرفداران قاعدة روح معنا، با توسعه‌دادن مفاهيم محسوس و مادي به معاني فرا عرفي، معتقدند كه ويژگيهاي نشئت ‌گرفته از مصاديقِ واژگان، در اصل معنا تأثيري ندارند زيرا موضوع‌له الفاظ عام است. بر اين اساس، حقيقت لفظ بر همة مراتب اعم از حقايق غيبي و مرتبة نازلِ در حد فهم عرف، قابل انطباق است. طرفداران اين نظريه، مفهوم توسعه‌يافته را مرتبه‌يي از معناي كلام ميدانند، بي‌آنكه مخالف با فهم عرفي و معناي لغوي واژگان باشد. در اين پژوهش، ضمن تحليل دقيق نظرية روح معنا و استخراج مباني آن در تقريرهاي گوناگون طرفدارانش، آسيبهاي وارد بر آن نيز بررسي شده است. مخالفت با حمل صفات خبري بر مجاز، تمركز بر امور عيني در معناشناسي الفاظ و بيتوجهي به ديدگاههاي جديد زبان‌شناسي از مهمترين آسيبهاي اين نظريه است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - وجود، انضمام و اشتقاق؛ تأملي در نظرية ميرداماد دربارة موجوديت و اشتقاق
        داود  حسيني
        ميرداماد در قبسات‌ و افق مبين،‌ ‌دو استدلال عليه انضمامي بودن وجود ارائه كرده است كه در اين نوشتار به دو مسئله دربارة اين استدلالها پرداخته خواهد شد. نخست اينكه آيا استدلالهاي ميرداماد سابقة تاريخي دارند؟ دوم اينكه آيا نتيجة اين استدلالها، از نظرية ميرداماد دربارة اشتقا چکیده کامل
        ميرداماد در قبسات‌ و افق مبين،‌ ‌دو استدلال عليه انضمامي بودن وجود ارائه كرده است كه در اين نوشتار به دو مسئله دربارة اين استدلالها پرداخته خواهد شد. نخست اينكه آيا استدلالهاي ميرداماد سابقة تاريخي دارند؟ دوم اينكه آيا نتيجة اين استدلالها، از نظرية ميرداماد دربارة اشتقاق «موجود» حمايت ميكند؟ به مسئلة نخست، پاسخي جزئي داده خواهد شد؛ به اين صورت كه دو مورد از مشهورترين استدلالهاي حكما و متكلمين (مشخصاً استدلال مشهور سهروردي و استدلال شارح مقاصد) انتخاب و دلايلي اقامه خواهد شد مبني بر اينكه استدلالهاي ميرداماد نه‌تنها با اين استدلالها متفاوت هستند بلكه بلحاظ منطقي و جدلي بر اين استدلالها برتري دارند. اما به مسئلة دوم، پاسخي كامل داده خواهد شد؛ به اين صورت كه اگر يكي ديگر از نظريات ميرداماد دربارة وجود (عدم سبق وجود بر شيء) را مفروض بگيريم، انضمامي نبودن وجود، عدم اشتقاق «موجود» را در پي خواهد داشت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - علیت طبیعی، علیت متافیزیکی؛ اشتراک لفظی یا اشتراک معنوی (از نظر ملاصدرا)
        مریم حیدری حمید رضا آیت اللهی
        علیت یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که در طول تاریخ سیر تحول معنایی گسترده‌یی را تجربه کرده است. این معنا گاهی در قالب تبیین تجربی و گاهی در قالب تبیین فلسفی دیده میشود. گستردگی این تحول، برخی متفکران را به این باور سوق داده که شکاف معنایی عمیقی میان علیت متافیزیکی و عل چکیده کامل
        علیت یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که در طول تاریخ سیر تحول معنایی گسترده‌یی را تجربه کرده است. این معنا گاهی در قالب تبیین تجربی و گاهی در قالب تبیین فلسفی دیده میشود. گستردگی این تحول، برخی متفکران را به این باور سوق داده که شکاف معنایی عمیقی میان علیت متافیزیکی و علیت طبیعی وجود دارد و رابطۀ میان آن دو تنها از نوع اشتراک لفظی است. گسترش این باور در میان برخی فلاسفه و دانشمندان سبب شده است هرگونه همسخنی و هم‌اندیشی میان آنها غیرممکن تلقی شود و در نتیجه، راه تمام مطالعات تطبیقی در این دو حوزه بطور کامل مسدود گردد. علیرغم اینکه حتی برخی از پیروان حکمت متعالیه نیز بر این باورند، اما مبانی فلسفی ملاصدرا هر گونه مرز و شکاف میان این دو حوزه را از میان برچیده و آنها را ذیل یک معنا قرار میدهد. بر این اساس، میتوان گفت علیت طبیعی صورت تنزّل یافتۀ علیت متافیزیکی است و از این رهگذر هم‌اندیشی و تعامل و تقرّب میان این دو حوزه، گریزناپذیر خواهد بود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - خوانشي تحليلي از ديدگاه ملاصدرا و متأخرين پيرامون معناياسمي و حرفي وجود (تأملاتي در مباحث زباني حكمت متعاليه)
        روح‌اللّه  دارائي
        ملاصدرا در آراء خود به مباحث زباني توجه داشته و دربارة معناي اسمي و حرفي سخن گفته است. مفسرين، آراء وي در اينباره را خالي از تهافت ندانسته‌اند تا جايي كه بخشي از آراء او را بر ديگري ترجيح داده و ادق از ديگري دانسته‌اند. اين نوشتار با طرح و مقايسة آراء ملاصدرا در باب معن چکیده کامل
        ملاصدرا در آراء خود به مباحث زباني توجه داشته و دربارة معناي اسمي و حرفي سخن گفته است. مفسرين، آراء وي در اينباره را خالي از تهافت ندانسته‌اند تا جايي كه بخشي از آراء او را بر ديگري ترجيح داده و ادق از ديگري دانسته‌اند. اين نوشتار با طرح و مقايسة آراء ملاصدرا در باب معناي اسمي و حرفيِ وجود، چارچوبي براي طرح مباحث هستي‌شناسي، معرفت‌شناسي و زبان‌شناسي ارائه داده و با بهره‌گيري از مباحث زبانيِ علمِ اصولِ فقه، رويكردي تحليلي‌ ـ ‌زباني را براي برون‌رفت از اين تهافت ارائه كرده است. ملاصدرا بر اين باور است كه از يكسو ميتوان از طريق اشتراك معنويِ معناي حرفي وجود (است) به اشتراك معنويِ معناي اسمي وجود (هست)، استدلال كرد و از سوي ديگر، اختلاف بين وجود رابط و محمولي، نوعي است. اين ديدگاه ملاصدرا محل نزاع و تفسيرهاي متفاوتي واقع شده و پرسشهايي را پيش روي صاحبنظران قرار داده است؛ از جمله اينكه آيا اين دو ديدگاه همخواني دارند؟ آيا اين نظريه با تشكيك وجود و اشتراك معنوي وجود، سازگار است؟ آيا وجود رابط و محمولي از يك سنخند؟ آيا دو تقسيمبندي وجود در حكمت متعاليه، يعني تقسيم سه شقي وجود به رابط، رابطي و نفسي و تقسيم دو شقي وجود به رابط و مستقل با يكديگر در تضادند؟ آيا دو تقسيم يادشده، با آراء ملاصدرا در حوزة معناي اسمي و حرفي سازوارند؟ پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بررسي كاركرد ايمان و لوازم آن در هويَت‌پذيري زندگي در انديشة علامه طباطبايي
        سهیلا قلی پور شهرکی مجتبی جعفری اشکاوندی محسن فهیم علیرضا  خواجه گیر
        «ايمان» اساسيترين عنصر حيات معنوي، گوهر زينت‌‌بخش روح بشري و درخشانترين پرتو عالم علوي است. يكي از مهمترين مباحث كلامي، بحث دربارة ايمان و عناصر وابسته به آن است، بگونه‌يي كه نميتوان نقش بنيادي آن را در شكلگيري هويت‌پذيري زندگي ناديده گرفت. پژوهش حاضر در پي اينست كه كار چکیده کامل
        «ايمان» اساسيترين عنصر حيات معنوي، گوهر زينت‌‌بخش روح بشري و درخشانترين پرتو عالم علوي است. يكي از مهمترين مباحث كلامي، بحث دربارة ايمان و عناصر وابسته به آن است، بگونه‌يي كه نميتوان نقش بنيادي آن را در شكلگيري هويت‌پذيري زندگي ناديده گرفت. پژوهش حاضر در پي اينست كه كاركرد ايمان و لوازم آن را در هويت‌پذيري زندگي، با روش توصيفي ـ تطبيقي از ديدگاه علامه‌طباطبايي بررسي نمايد. براي جمع‌آوري داده‌ها از روش كتابخانه‌يي استفاده شد و داده‌هاي پژوهش حاصل از گردآوري آثار علامه‌طباطبايي، كتب و مقالات مرتبط، بر اساس مباني معرفت‌شناسي و انسان‌شناسي ايشان از جوانب مختلف مورد تحليل و ارزيابي قرار گرفت. نتايج يافته‌ها نشان ميدهد كه او ايمان را امري قلبي، و التزام به لوازم و آثار عملي آن را ضروري ميشمارد و مراتب آن را در قياس با مراتب اسلام، چهار مرحله ميداند كه مهمترين مرحله، مرحلة چهارم است. همچنين كاركرد اخلاص در عمل در پرتو ايمان، جدا‌ناپذيربودن ايمان و عمل، تأثير عمل بر سعادت انسان و رابطة ايمان و اخلاق در هويت‌پذيري انسان بررسي شده است. علامه‌طباطبايي ايجاد آرامش قلبي، زائل شدن شك و ترديد، خشوع قلبي و محبت را از آثار و فوايد ايمان بر شمرده ‌است. با ملاحظة اهميت معرفت‌شناسانه، ايمان در حيات ديني، ضمن ايجاد نگرش مثبت و اميدوارانه، به زندگي آدمي معنا و مفهوم ميبخشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - هستی‌شناسی ارواح معانی قرآن کریم در دیدگاه ملاصدرا و تأثیر آن در مبحث کیفیت وضع الفاظ
        مریم کاشفی عطیه زندیه
        قاعدة «وضع الفاظ برای ارواح معانی در قرآن کریم» در آثار ملاصدرا ارتباطي تنگاتنگ با فلسفة او دارد و بهمين دليل با مبنا قراردادن هستی شناسی صدرایی میتوان به مصداق وجودی معانی الفاظ و درنتیجه کیفیت معرفت به آنها دست یافت. به ‌اعتقاد ملاصدرا عالم، قرآن و وجود مقدس نبوی(ص چکیده کامل
        قاعدة «وضع الفاظ برای ارواح معانی در قرآن کریم» در آثار ملاصدرا ارتباطي تنگاتنگ با فلسفة او دارد و بهمين دليل با مبنا قراردادن هستی شناسی صدرایی میتوان به مصداق وجودی معانی الفاظ و درنتیجه کیفیت معرفت به آنها دست یافت. به ‌اعتقاد ملاصدرا عالم، قرآن و وجود مقدس نبوی(ص) سه وجهه از هستیند که در مقام «وجود منبسط»، «کلام مستقیم الهی» و «حقیقت محمدیه» به وجودی واحد و بسیط موجودند و در مرتبة ملکوت اسفل متفرق شده و در قالب عالم مثال جزئیه، قرآن لفظی و وجود پیامبر اکرم(ص) تمثيل مي‌يابند و آنگاه به عالم ماده نزول پیدا میکنند. از ‌نظر ملاصدرا، هر مرتبة نازله، مثال مرتبة مافوق است و الفاظ نیز از اين قاعده مستثني نيستند. راه دستیابی از طریق الفاظ به مراتب مافوق کلام الهی، استفاده از قاعدة وضع الفاظ برای ارواح معانی (معانی مطلق و عام) است. تعریف صدرالمتألهين از ارواح معانی، با تعریف او از کلی طبیعی و مثل افلاطونی مطابقت دارد. اطلاق و عمومیت ارواح معانی در مطابقت با کلی طبیعی، ناشی از خست ماهیت و در مطابقت با کلی افلاطونی، ناشی از سعة وجودی است. با تطبیق میان ارواح معانی و کلی طبیعی میتوان نتیجه گرفت كه وضع الفاظ، بشری بوده و ملاک وضع الفاظ، حقیقت است. پرونده مقاله